درمان پارکینسون

پارکینسون

درمان پارکینسون

پارکینسون

  • ۰
  • ۰

درباره من

اگر برای کسی چراغ روشن کنید،
مسیر خودتان نیز روشن خواهد شد…

من افشین رسولی متولد ۱۳۵۱/۰۶/۰۵ در یک خانواده مذهبی کشاورز، در روستای میخوران فرمانفرما از توابع شهرستان سنقر کلیایی در استان کرمانشاه در کشور ایران به دنیا آمدم. سال های اول، دوم و سوم دبستان را در روستا گذراندم و از کلاس چهارم دبستان جهت ادامه تحصیل به همراه برادر بزرگتر و پدر بزرگم به شهرستان سنقر کلیایی عزیمت نمودیم که متأسفانه پدر بزرگم در سال ۱۳۶۲ به رحمت خدا رفت و من و برادرم در یک خانه دو طبقه بزرگ قدیمی در انتهای یک دالان، تنها زندگی می کردیم و هر روز صبح ساعت ۵ من یا برادرم برای خرید نان به نانوایی می رفتیم. در یکی از روزهایی که من برای خرید نان به نانوایی رفته بودم در راه بازگشت به منزل، در داخل دالان تاریک، با مردی با نیت شوم و پلید مواجه شدم که اضطراب و ترس قرار گرفتن دوباره در چنین موقعیتی، تقریبا تمام مدت ۷ الی ۸  سال باقیمانده تحصیلاتم تا دیپلم را در بر گرفت و این ترس زمینه بروز کابوس های شبانه برای من شد.  
پس از اخذ دیپلم فرهنگ و ادب در سال ۱۳۶۹ در رشته کارشناسی  زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه علامه طباطبایی تهران قبول شدم و به خاطر ترس دوران کودکی و برای حفاظت از خود به فراگیری کاراته پرداختم. 
در سال ۱۳۸۲ در سازمان ثبت اسناد و املاک تهران مشغول به کار شده و در سال ۱۳۸۶ علاوه بر اخذ دان ۲ کمربند مشکی کاراته، سرپرست تیم کاراته باشگاه استقلال شده و در لیگ برتر کاراته با تیمی تحت عنوان ایزد فردوس شرکت کردیم که در یکی از مبارزات، ضربه بسیار شدیدی به سمت چپ مغزم وارد گردید که علاوه بر پارگی رباط صلیبی و مینسک پای چپ، پس از گذشت حدود ۶ ماه از وارد شدن ضربه، علائم بیماری پارکینسون بصورت سفتی عضلات، کندی حرکت و لرزش درونی در دست و پای سمت راست و کوچک و ناخوانا شدن خط هویدا گردید. 
علیرغم پیشرفت بیماری با عنایت به محبت و بذل توجه استاد و سرور گرامیم جناب آقای سید صادق سعادتیان مدیریت محترم وقت اداره کل ثبت استان تهران که از سادات بزرگوار و به راستی از بزرگ مردان و نیکان بنام روزگار بوده و می باشد، تا ریاست اداره نیز ارتقاء پیدا کردم. 
در دیماه سال ۱۳۹۶ با توجه به پیشرفت بیماری و تقریبا فلج شدن سمت راست، از دست دادن قدرت تکلم و عدم کنترل ادرار و مدفوع به توصیه دوستان برای جراحی و عمل کاشت الکترود در لایه عمیق مغز به بیمارستان آنادولو واقع در شهر استانبول در کشور ترکیه آمده که خدا را شکر پس از انجام جراحی توسط بزرگ مردی بنام جناب آقای دکتر سلچوک گوچمن و با همیاری و همکاری صمیمانه جناب آقای دکتر یاشار متخصص نورولوژیست، شرایط جسمی و روحی من کاملا دگرگون و با افزایش کیفیت زندگی و بهبودی، تبلور زندگی دوباره در من نمایان گردید. 
و به تأسی از حدیث معروف« من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق«؛« کسی که شکرگذار مخلوق نباشد، شکرگذار خالق نیز نیست»، بر خود وظیفه می دانم که مراتب سپاس و قدردانی خود را از تخصص و تعهد اساتید فوق و کادر درمان و پرستاری این بیمارستان را اعلام نموده و از درگاه ایزد منان و یگانه هستی بخش برای آن عزیزان آرزوی سلامت، سعادت، بهروزی و اجر عظیم را دارم و این بود که بر آن شدم تا به شکرانه این تولد و فرصت زیستن  دوباره ای را که باری تعالی نصیبم نموده، شرکتی تحت عنوان توریسم سلامت در کشور ترکیه ثبت نموده تا در خدمت انسان های هم نوع خود در سراسر جهان باشم و با آگاهی از حرمت نفس خویش و شناخت توانمندی ها و استعدادهای خدادای و توکل به خدا و تکیه به یاری و دستگیری او تمام تلاشم را جهت نیل به این اهداف به کار بندم و دل در گرو خدمت دیگران نهم. 
وقتی کاری برای دیگران انجام ندهید،
احساس غرق شدن و ناتوانی می کنید
اما وقتی درگیر شوید و به دیگران کمک کنید،احساس امید و موفقیت حاصل می شود که ناشی از دانستن این است که
برای بهتر شدن اوضاع تلاش کرده اید.

 

  • ۰۱/۰۹/۱۰
  • افشین رسولی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی